روزنامه های تهران: مگر قرار بر بی طرفی نبود
- 23 دسامبر 2015 - 02 دی 1394
روزنامه های امروز تهران، چهارشنبه دوم دی در گزارش ها و مقالات متعدد خود نسبت به وضعیت اقتصادی کشور ابراز نگرانی کرده اند، روزنامه های مخالف دولت و تندرو بدون اشاره به کاهش بهای نفت و بحران تحریم ها، اعتماد دولت به گفتگو با آمریکا را دلیل همه مشکلات دانسته اند و روزنامه های هوادار دولت امیدواری خود را به انتخابات آینده مجلس بسته اند که از فشار تندروها روی دولت بکاهد.
پخش نشدن مصاحبه ضبط شده عادل فردوسی پور تهیه کننده برنامه ورزشی نود پربیننده ترین برنامه سیمای جمهوری اسلامی، که بعد از نامه گروهی از هواداران دولت سابق اتفاق افتاد باعث باز شدن بحث هایی درباره هواداری رسانه های عمومی و اعتراض به صدا و سیما، کیهان و اطلاعات دو روزنامه تحت نظر رهبر، امامان جمعه شده است که بخشی از آن با اشاره به چند ساعت حضور غلامعلی حدادعادل سرلیست گروه مقابل دولت در انتخابات آینده، در برنامه ویژه شب یلدا به نبود بی طرفی ها اختصاص یافته است.
کشتی سوراخ و آدرس غلط
خاطره وطنخواه در سرمقاله فرهیختگان نوشته: خبرهای بازار نفت این روزها برای تولیدکنندگان نفت ناامیدکننده است. اگرچه برای واردکنندگان این سوخت فسیلی بهتر از این نرخها در سالهای اخیر وجود نداشته، حالا خیلی از کشورها در شوک آبرفتن قیمتها چرتکه دست گرفته و حساب و کتاب میکنند. چه اتفاقی سال آینده خواهد افتاد، سوالی است که تولیدکنندگان نفت از شنیدن پاسخهای صریح در اینباره واهمه دارند.
نویسنده با اشاره به آمار ماه های اخیر نوشته: کشورهای نفتخیز بهشدت نگران شده اند؛ آنهایی که مثل ایران وضعیت ذخایر ارزیشان چندان مناسب نیست، کاهش بهای نفت را بزرگترین مشکل برای بودجه خود میدانند و آنهایی هم که وضعیت مناسبتری دارند، چارهای جز تولید بیشتر برای به دست آوردن درآمد بیشتر ندارند. البته برای کشورهایی مثل عربستان که هماکنون شانه به شانه روسیه نفت تولید میکنند و ذخایر ارزی مناسبی دارند، موضوع چندان نگرانکنندهای نیست. به همین دلیل است که عربستان حاضر است ضرر کند اما بازار را از دست ندهد.
در پایان مقاله فرهیختگان آمده: امسال اگر به گفته آقای جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور سال سختی برای اقتصاد ایران بود، سال آینده حتما سختتر هم خواهد شد. چه آنکه کاهش قیمتهای جهانی نفت برنامهریزی دوران پساتحریم را با اما و اگر دچار کرده است و کار برای دولت سختتر خواهد شد. بار سنگین یارانه نقدی به اندازه کافی تعهدات دولت را سنگین کرده است که مانع از اهتمام کامل دولت به توسعه زیربناها شده است. این بهمثابه همان مثال کشتی است که همه سوار آن هستیم و سوراخ کردن آن یعنی غرق شدن همه.
کیهان تیتر بزرگ امروز خود را نیز به تحلیلی ضد آمریکایی اختصاص داده و در نقد شرایط اقتصادی کشور نوشته: رئیس جمهور در وعدههای انتخاباتی خود در خصوص برنامههای دولت برای بهبود و ایجاد تحرک اقتصادی در صد روز گفته بود: راه حلهای کوتاه مدت یک ماه و ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی پیش بینی شده است که با این برنامه ما میتوانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم. و این جمله به یکی از شعارهای انتخاباتی او تبدیل شد و پس از روی کار آمدن دولتش، افکار عمومی به نظاره نشستند که ببینند دولت چگونه این شعار خود را عملی میکند؟
به نوشته این روزنامه مخالف دولت به رغم همه این وعدهها امروز پس از گذشت قریب به دو سال و نیم از عمر دولت به عقیده بسیاری از کارشناسان و حتی خود مسئولان اقتصادی، دولت فعلی نه تنها در تحقق وعدههای اقتصادی خود نظیر خروج از رکود توفیقی بدست نیاورده بلکه در مقابل برخی ایرادات مدیریتی که منجر به خسارت برای مردم میشود، به فرافکنی، حاشیهسازی و مقصر جلوه دادن دیگران و فحاشی به منتقدان روی آورده است.
به نظر گزارش اصلی کیهان گرانی به سیاست دولت روحانی در گفتگو با آمریکا مربوط است چرا که: در این بازه زمانی که تعهدات هستهای ایران همچون بر چیدن سانتریفیوژها و پر کردن قلب راکتور اراک هنوز به انجام نرسیده طرف غربی بهانه تراشی میکند، وای به زمانی که ایران دست خود را خالی کند آن گاه از محدود کردن فعالیتهای دفاعی و موشکی گرفته تا بحث ادعاهای حقوق بشری و حمایت ایران از نهضتهای آزادیبخش همچون حزب الله و حمایت از دولت سوریه و عراق و جنبش انصار الله یمن و آزادی فتنه گران همه پیش کشیده می شود.
بدی هر دو سیستم
بیشتر روزنامه های امروز در صفحات اول خود سخنان صریح و بی پرده وزیر نفت را در جلسه پارلمان بخش خصوصی نقل کرده آن جا که به نوشته اعتماد گفته است «در اوایل انقلاب گفتیم اقتصادی می سازیم كه هم خوبیهای اقتصاد سرمایهداری را دارد و هم خوبی های اقتصاد سوسیالیستی. حالا اقتصادی ساختیم كه خوبیهای هیچكدام را ندارد و بدیهای هر دو را هم دارد.»
به نوشته گزارشگر این روزنامه: این بخشی از سخنان تند زنگنه در جمع نمایندگان اتاق بازرگانی تهران است. زنگنه دیروز عصبانی بود. این را می شد از لحنش فهمید. وزیر نفت دولت یازدهم كه با ٦٣ سال سن سابقه ٢٢ سال وزارت را در كارنامه خود دارد انتقاداتی جدی به سیستم تصمیمگیری و آنچه در گذشته شكل گرفته است وارد كرد. یكی از مهمترین انتقاداتش به همان سیاست خصوصی سازی بود كه بیش از دو دهه است در دستور كار قرار دارد و حاصلش حالا به گفته وی و بسیاری از همكارانش جز آشفتگی نیست.
اعتماد نوشته: او تصویری را از جلسات كابینه ارایه داد كه بسیاری از حاضران را به خنده انداخت وقتی گفت در جلسه هیات دولت درباره پالایشگاه كه حرف می زنند من سكوت می كنم و وزیری دیگر باید نظر بدهد، وزیر نیرو حرفی درباره نیروگاه ندارد چون وزارت نیرو صاحب نیروگاه تولیدكننده برق نیست و به جای آنكه وزیر جهاد كشاورزی درباره مرغداری حرف بزند فلان نهاد و بنیاد باید اظهارنظر كند. این نتیجه همان خصوصی سازی است.
بی قانونی ها و قرارهای پیشین
قانون در گزارشی خبر داده: رئیسجمهور قرار است امروز در سفری یک روزه راهی شهرری شود. سفری که در ادامه سفرهای داخل استان محسوب میشود اما حاشیههای آن گویا پیش از آغازسفر روحانی شروع شده است. تصاویر و عکسهای منتشر شده روی فضای مجازی نشان میدهد که بیلبوردهایی که به مناسبت خوشامدگویی برای رئیس جمهورنصب شده اند آسیب دیده وتعدادی ازآنها پاره شده اند و بر روی بخشی دیگر نیز رنگ پاشیده شده است.
این روزنامه ابراز عقیده کرده: اتفاقی که در روزهای حساس منتهی به انتخابات مهم ۷ اسفند نشان از قدرت گرفتن تندروهایی داردکه همچنان در مسیر بیقانونی پیش میروند. درحالی که پیش از این چند نوبت تندروها در نقاط مختلف کشور به سخنرانیها، حمله کرده اندحال گویا نوبت به دولت رسیده است تا تاوان کم کاری خود را درراستای حمایت قانونی ازمجوزهایش بپردازد.
در ادامه گزارش قانون فهرستی از بی قانونی های گروه های فشار و گروه های موسوم به دلواپسان آمده از جمله به سخنرانی رییس مجلس در قم تا حمله به علی مطهری در شیراز و موسوی لاری وزیر کشور اصلاحات در قرچک ورامین، و نویسنده اضافه کرده: به نظر میرسد حالا دامنه این حملات به خود دولت رسیده است. عدم برخورد با آنان که با نام خودسر به راحتی مجوز و قانون را به هیچ میشمارند و عدم ارزش قائل شدن برای مجوزهای وزارت کشور میتواند شرایطی بحرانی تروخطرناک ترر اتا انتخابات رقم بزند. بیتفاوتی سرآغاز تباهی است.
علی شكوهی در مقاله ای در اعتماد نوشته: هر چه به روز برگزاری انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی نزدیكتر می شویم، مسابقه برای تخریب برخی از چهرههای مطرح سیاسی كشور جدیتر و پردامنهتر می شود. می توان از مواضع روزنامه كیهان و برخی از خبرگزاریها كه با بودجه عمومی اداره یا از اموال عمومی محسوب می شوند، گذشت. در ده سال نخست جمهوری اسلامی و پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ٧٦ اساسا اجازه جانبداری انتخاباتی به هیچیک از روزنامههای منسوب به رهبری (مانند كیهان و اطلاعات و...) یا متعلق به اموال عمومی (مانند همشهری و...) داده نمیشد اما اینک عملا این محدودیت شكست و كار به جانبداری صریح و حتی صریحتر از ارگانهای حزبی كشید.
به نوشته این مقاله قرار بود ائمه جمعه در سراسر كشور وارد بازیهای سیاسی نشوند و به نفع یك جریان سیاسی و علیه گروه و حزبی دیگر موضع نگیرند چون فرض ما بر این است كه همه مومنان یك شهر در نماز جمعه آن شركت میكنند و انتظار ندارند جانبدارانه عمل كند. متاسفانه این عقد و قرار اكنون زیرپا گذاشته شده است در همین جمعه در یكی از شهرستانهای غرب كشور یك امام جمعه با اسم بردن از آیتالله هاشمیرفسنجانی، او را منشأ همه اختلاسها و برانداز و... خواند.
در پایان مقاله اعتماد آمده: قرار بود صدا و سیما به عنوان تنها رسانه سراسری كشور، ملی بماند مگر رسانه ملی با بودجه عمومی اداره نمیشود؟ مگر در توصیف سیاستهای حاكم بر این رسانه، اصل بیطرفی نسبت به احزاب و گروههای سیاسی رسمی تبلیغ نمیشود؟ پس چرا باید در برنامه «ویژههای هفته» شبكه خبر با پرداختن به نامزدی حاجسیدحسنآقای خمینی برای انتخابات خبرگان، آیتالله هاشمیرفسنجانی و یادگار امام راحل به حاشیهسازی و بازی سیاسی متهم شوند؟ البته در همین ایام اخیر و در قالب برنامههای مختلف صدا و سیما، میتوان صدها نمونه از این دست را برشمرد كه نشاندهنده نقض بیطرفی رسانه ملی است.
این همه دور از هم
مانلی فخریان در مقاله ای در شهروند نوشته: چرا از همدیگر بیخبریم؟ چرا آنقدر دیر همدیگر را میبینیم؟ چطور شد که دوستهای مجازی جای رفاقتهای نزدیک و فامیلی را پرکردند. از کی ما دیگر از اقوام بیخبر شدیم و گاه و بیگاه خبر فوت کسی یا ازدواجشان به گوشمان رسید و از راه دور فاتحه یا تبریک بدرقه راهشان کردیم؟ چه شد که دیگر جمع خانوادهها کم شد و قرارها مناسبتی و دیدارها بنا بر یک چارچوب خاص شکل گرفت.
این فضاها کموبیش برای همه ما آشناست. مدتهاست که نوجوانهای فامیل همراه پدر و مادرشان به میهمانی نمیروند. کودکان در یک اتاق جمعاند بر سر بازیهای کامپیوتری و تبلت و موبایل با هم جدل میکنند. غذا خوردنها دیگر سر سفرههای شلوغ و پرهمهمه نیست. همه عجله دارند زودتر بروند سرشان را در گوشیهایشان فرو کنند و سرگرم ارتباطات مجازیشان شوند.
مقاله اعتماد با اشاره به کمپین چند ساعت بی اینترنت نوشته: نمی دانیم چنددرصد از افراد جامعه ما توانستند این ایده را عملی کنند و چند ساعتی بدون تکنولوژی زندگی کنند را نمیدانیم اما حتی اگر نیمدرصد افراد موبایل به دست، بهویژه جوانها، این ایده را اجرا کرده باشند و چند ساعت درجمع خانوادهشان نشسته باشند، میتواند سرآغاز یک اتفاق خوب باشد. اتفاقی که اگر یک روز میافتاد، حتما دنیا دوباره جای بهتری میشد. طعم خانواده را چشیدن و درکنار پدر و مادر شبها را سپریکردن و مناسبات سنتی را جشنگرفتن میتواند شروع یک زندگی خانوادگی گرم باشد. تصویری که مدتهاست از میان مردم ما رفته و همه را از هم دور کرده است.
رفتار «زمخت» با ماجرای «ظریف»
مهدی ملکی در مقاله ای در روزنامه ایران ضمن اشاره به پشت پرده ماجرای ضبط مصاحبه عادل فردوسی پور و جواد ظریف وزیر خارجه و این که قرار بود این مصاحبه سورپریزی برای تماشاگران نود در شب یلدا باشد نوشته: اما یک اتفاق ساده همه معادلات را به هم ریخت و شرایط را تغییر داد. مصاحبهای که قرار بود تا زمان پخش، پنهان و پوشیده بماند بهواسطه یک رابطه دوستانه یا رسانهای یا چیزی شبیه به اینها تغییر پیدا کرد و برنامههای ذهنی مجری و تهیهکننده برنامه نود را تغییر داد.
به نوشته دبیر ورزشی روزنامه ایران: همه چیز برای این گفتوگو و شرایط پیرامونی آن هماهنگ شده بود، از جمله عکاس امین که قرار بود تحت هیچ شرایطی عکسی از مصاحبه را منتشر نکند. اما یکی از افراد رسانهای حاضر، با تلفن همراه عکس گرفته و آن را در اختیار باشگاه خبرنگاران قرار داد تا ماجرای مخفی لو برود و رسانهای شود. همین خطا کافی بود تا دست مدیران سایه را در سیما باز کند تا با موج منفی، اتهام زنی و در نهایت فشار و لابی مانع پخش گفتوگو شوند.
قانون در گزارش اصلی خود نوشته: سالهاست سیمای ملی با شیوهای متفاوت برنامههای خود را روی آنتن میبرد و هر سال هم بیش از سال پیش مخاطبانش را نا امید و همان اندك تعداد مخاطبان وفادارباقی مانده را هم از دست میدهد. امروزه و با پیشرفت رسانهها و ابزار اطلاع رسانی دیگر مخاطب مجبورو ناگزیر به انتخاب برنامههای با كیفیت پایین نیست و به راحتی میتواند از میان انبوه برنامههای موجود در انواع رسانهها یكی را برگزیند و اوقات مفیدتر یا حداقل خوشتری را برای خویش رقم زند.
در دنیایی كه رسانههای مختلف و شبكههای بزرگ و كوچك دنیا تمام توان خویش را برای جلب حداكثری مخاطبان گذاشتهاند، سیاستهای سیمای ملی به سمت و سویی رفته كه انگار صدا و سیما از عمد سیاست ریزش مخاطب را در پیش گرفته است. مدیران سیما با سهل انگاری و بی توجهی به ارزش وقت مخاطب هر سال از كیفیت محتوایی برنامههای شبكههای تلویزیونی می كاهند تا حتی ذهن همان اندك مخاطبان ثابت خود را هم با این نكته مشغول كنند كه به راستی آیا سیمای ملی ارزش دیدن دارد؟
و تمامی این ها در حالیاست كه همه مسئولان فرهنگی كشور و متولیان امر فریاد رخنه رسانههای غربی و شبكههای ماهوارهای را سر میدهند و مدام از خطر وارد شدن فرهنگ غربی از طریق رسانههای خارج از كشور می گویند. جلوگیری از پخش مصاحبه ظریف در حالی صورت گرفت که ویژه برنامه شب یلدا شبکه سه میزبان غلامعلی حداد عادل ، سخنگوی ائتلاف اصولگرایان بود.حداد عادل که کاندیدای انتخابات مجلس شورای اسلامی از تهران است، در این برنامه زنده تلویزیونی به تفسیر شب یلدا در ادبیات فارسی پرداخت و برای بینندگان تلویزیون فال حافظ گرفت.
عبدالله ناصری در مقاله ای در شرق نوشته: آفت دوگانگی در رفتار صداوسیما که اینبار با پخشنشدن مصاحبه ضبطشده وزیر امور خارجه در برنامه ورزشی ٩٠ ازیکسو و در سوی مقابل، دادن تریبون زنده به یکی از نامزدهای اصولگرای مجلس که اخیرا بهعنوان یکی از سرلیست های انتخاباتی اصولگرایان برای ایجاد انسجام و موضعگیری سیاسی انتخاب شده است، موضوعی ریشهدار و باسابقه است.
این مدیر صداوسیما در دهه ٦٠ در مقاله خود ضمن برشمردن خصوصیات صدا و سیما در دوره های ریاست علی لاریجانی و ضرغامی نوشته: بعد از نصب سرفراز در منصب ریاست این سازمان علاقهمندی به برونداد سیاسی با گرایش جناحی در هر برنامهای اعم از فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است و غلظت پافشاری بر این «هویت سیاسی» روی آنتن صداوسیما، سایه انداخته است.
نویسنده مقاله شرق گفته اگر مشکل این حوزه را تا حدی خارج از حیطه مدیریتی رئیس سازمان صداوسیما و مرتبط با مجموعهای از نظرات بیرونی بدانیم باید گفت. روحانی و دولت یازدهم نیز با میراث یک دستگاه اجرائی درهمریخته پس از دولت احمدینژاد مواجه بود اما به سبب تجربه و عملکرد مدیریتی نسبی در شماری از حوزهها نظیر دیپلماسی و اقتصاد، در بازسازی ویرانهها موفقیتهایی به دست آورده است. دولت روحانی هم با معوقات هزاران میلیاردی بخشهایی نظیر نیرو و راهوشهرسازی مواجه بوده اما در حال پرداخت آنها و کاهش بار تعهدات است.
حدیث مفصل
علی میرفتاح در ستون کرگدن روزنامه اعتماد نوشته: در خبرها خواندم كه فردوسیپور با ظریف مصاحبه كرده اما مدیران تصمیمگیر تلویزیون صلاح ندیدهاند كه این مصاحبه پخش شود. ملتفت خبر هستید؟ یك مجری باسابقه و امین كه سالیان سال مورد اعتماد است و برنامه زنده پربیننده طولانی دارد، رفته پیش بلندترین مقام دیپلماسی كشور، همو كه همه بزرگان نظام انقلابی و امین و متعهدش خواندهاند و با او مصاحبه كرده. شما فكر كن درباره پیچیدهترین و عجیبترین و بودارترین مسائل مملكت.
نویسنده مقاله کرگدن پرسیده: مگر اینها چه میتوانند بگویند كه مدیران تلویزیون پخشش را به صلاح نمیدانند؟ حرف ضد انقلابی زدهاند؟ علیه امنیت ملی حرف زدهاند؟ درباره ورزش پساتحریم حرف زدهاند؟ درباره كاندیداتوری حاج حسن آقای خمینی حرف زدهاند؟ در مورد جریان انحرافی حرف زده اند؟ آخر یك وزیر امین با یك مجری مورد اعتماد چه حرف خطرناكی میتوانند بزنند كه پخشش به مصلحت نیست؟
مقاله اعتماد به این جا رسیده که: من اول نگران روزنامهها بودم كه طفلیها تیراژشان را از دست دادهاند و نصف بیشترشان به خاك سیاه نشستهاند، اما حالا به تلویزیون كه نگاه میكنم باز هم صد رحمت به ما. اوضاع ما به مراتب بهتر از رسانه ملی است. وضع آنها فاجعه است، روز به روز هم فاجعهتر میشود. بحث منحصر به كاهش بینندهها نیست. مدیریتش و برنامهسازیاش سال به سال دریغ از پارسال است. وحشتناك است. وقتی وزیر خارجه و عادل فردوسیپور نتوانند مصاحبهشان را باهم پخش كنند.
حداد بهجای تهدید ظریف
آیدین سیارسریع در صفحه طنز بی قانون نوشته: متاسفانه در روزهای اخیر هجمههای بیسابقهای علیه رسانه دلسوز و کاملا ملی صداوسیما صورت میپذیرد که دل هر طنزنویس با وجدانی را به درد میآورد. بنده به عنوان یک طنزنویس با وجدان که در روزهای اخیر واقعا به درد آمدهام به صورت تمام قد در مقابل منتقدان میایستم و از صداوسیما دفاع میکنم. حالا عادل فردوسیپور اشتباهی کرده، آیا ما باید به این اشتباه دامن بزنیم؟ خیر و صلاح مردم چه میشود؟
طنزنویس برای نشان دادن نظر مردم یک افکارسنجی کرده و نتایج جالبی استخراج کرده: پرسیدیم اگر در شب یلدا عادل فردوسی پور با جواد ظریف مصاحبه کند چه کار میکنید؟ با شات گان به تلویزیون شلیک کرده و سپس به اموال عمومی خسارت وارد میکنم ۵۰ درصد، از صداوسیما رویگردان میشوم و به برنامههای مخرب و خانمانبرانداز ماهواره دل می بندم ۱۷ درصد، مهمانها را با عصبانیت بیرون میکنم، سپس در اثر برنامههای مخرب ماهواره به هرکس که دم دست است خیانت میکنم و به این ترتیب بنیان خانواده را میلرزانم ۱۳درصد، معتاد میشوم ۱۰ درصد، همسرم را کتک میزنم پنج درصد، به کره شمالی پناهنده میشوم ۳درصد، به عضویت داعش در میآیم دو درصد.
در نتیجه گیری آمده: ملاحظه فرمودید چه آثار زیانباری در انتظار ما بود؟ صداوسیما اما با تدابیر خاص خود جلوی این فاجعه را گرفت و با یک حرکت هوشمندانه تهدید را به فرصت تبدیل کرد و آقای غلامعلی حدادعادل را به جای این افراد مسئلهدار در شب یلدا مهمان خانههای مردم کرد. بنده خودم دیدم همسایه ما با چند پشتک واروی ناشی از ذوق و شوق خودش را به تلویزیون رساند و در حالی که خودش را چنگ میگرفت میگفت: «آخ جوووون تلویزیون حداد عاااادل داره». در اکثر خانهها بنا بر گزارشهای سازمان، مردم دیوانهوار فریاد میکشیدند: «بزن شبکه سهههه، میگممم بزن شبکه سهههه حداد عادل ببینیم»!
وزیر خارجه ممنوعالتصویر است؟
پیمان مقدم در ستون طنز روزنامه ایران نوشته: همان طور که پیشبینی میشد، گفتوگوی استاد فردوسیپور با جناب ظریف با تصمیم مدیران رسانه ملی پخش نشد. یعنی اگر غیر از این رخ میداد، باید به خودمان و موضع مدیران صدا و سیما درباره دولت اعتدال شک میکردیم. در عین حال باید این فتحالفتوح را به دوستان دلواپس تبریک گفت.
به نوشته این طنزنویس: یک هفته جوسازی و بمباران خبری دوستان علیه این گفتوگو نتیجه داد تا بعد از بسته شدن پرونده پیامدی دوستان با شکست جدیدی در عرصه سیاست رودررو نشوند. به هر حال باید به دوستان حق بدهیم و درکشان کنیم. بسته شدن پرونده پیامدی و تمام شدن آن، ضربه سختی برای دلواپسانی بود که خبر موثق داشتند این پرونده بسته نمیشود.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar