معلمی که بازپرس سعید طوسی و شاگردش شد
43
رأی دهید
-5
رضا کیانمنش راد (وسط)رادیو فردا , احسان مهرابی
با «حجت شرعی» پرونده یک سعید را مختومه کرده و با همان «حجت شرعی» پرونده یک سعید دیگر را به گونه ای تنظیم کرده که برایش حکم اعدام صادر شده است. رضا کیانمنش راد این روزها با پرونده سعید طوسی مشهور شده اما پیش از این هم بازپرس پروندههای مهم دیگری بوده است، از پرونده سعید ملکپور و تعداد دیگری از فعالان اینترنتی تا پرونده تعداد زیادی از روزنامهنگاران و وبلاگنویسان. او در بین زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین اما با یک عنوان دیگر هم مشهور بود«معلمی که بازپرس شاگردش شد».
در سالهای انتهایی دهه ۶۰ درمدرسه غیر انتفاعی «مرآت» سه معلم معمولا با هم دیده میشدند، سه معلمی که به جز روابط کاری و دوستی در مدرسه، عضو بسیج کانون توحید نیز بودند. حسن ضیاء آذری، شهریار ضیاء آذری، دو برادر و رضا کیانمنش راد دوستشان.
دیگر دوستانشان در مدرسه اما رضا کیانمنش راد را عطاء و حسن ضیاء آذری را تیمور صدا میکردند.
چند سال بعد اما تعدادی از دانشآموزان این مدرسه، حسن ضیاء آذری و رضا کیانمنش راد را در تلویزیون و حین پخش یکی از مسابقات ورزشی، در کنار مصطفی هاشمی طبا، رئیس سازمان تربیت بدنی، دیدند و خبردار شدند که آنها به حراست این سازمان رفتهاند.
آنان البته پیش از آن نیز ارتباطاتی با ورزشکاران داشتند و با برخی فوتبالیستهای مشهور از جمله مهدی ابطحی دوست بودند.
حسن ضیاء آذری در سازمان تربیت بدنی ماندگار و مدتی رئیس ورزشگاه آزادی شد. شهریار ضیاء آذری اما به رادیو رفت و پس از چند سمت در رادیو قرآن، مدیر رادیو تهران شد.
دوست سوم اما راهی متفاوت را درپیش گرفت. رضا کیانمنش راد که معلم جغرافی و پرورشی بود، حقوق خواند و راهش به قوه قضاییه باز شد.
کیانمنش راد درسالهای ابتدایی کارش روابط خوبی با سپاه پاسداران پیدا کرد و پس از شکلگیری مرکز جرایم سایبری سپاه پاسداران در سالهایی ابتدایی دهه ۸۰، او بازپرس پرونده افرادی چون سعید ملکپور شد که از سوی سپاه پاسداران در پروژههایی با عنوان «گرداب» و «مضلین» دستگیر شده بودند.
کیانمنش راد در مستندی در تلویزیون ایران با عنوان «شوک» که با پخش اعترافات سعید ملکپور و دیگر بازداشت شدگان این پرونده همراه بود، تایید کرد که دستور بازداشت سعید ملکپور و دیگر متهمان این پرونده از سوی او و همکارانش صادر شده است.
به جز سعید ملکپور، برخی از دیگر متهمان اینترنتی که کیانمنش راد بازپرس پرونده آنها بود از جمله حسن سیسختی به اعدام محکوم شدند که این حکم در نهایت لغو شد. برخی دیگر از فعالان اینترنتی چون حسین رونقی ملکی و ابوالفضل عابدینی هم که او بازپرس آنها بود، حکمهای زندان طولانی مدت بیش از ۱۰ سال برایشان صادر شد.
مجتبی(مدیار) سمیع نژاد، وبلاگنویس، که کیانمنش راد بازپرس پرونده او بوده نیز در وبسایت خود نوشته بود که او «از سال ۸۳به دستور قاضی مرتضوی و قاضی مقدس با همکاری بخشی تازه تأسیس در سپاه پاسداران به نام دفتر اینترنت مسئولیت پرونده وبلاگنویسان بازداشت شده در ناحیه ۲۱ دادسرای تهران را بر عهده گرفت».
کیانمنش راد در اعتراضهای سال ۸۸ بازپرس شعبه سه دادسرای زندان اوین بود که پرونده بسیاری از روزنامهنگاران و معترضان به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ از جمله وحید پوراستاد و اکبر منتجی در آن بررسی میشد.
او در آن سال بازپرس پرونده مصطفی نیلی، شاگرد سابق خود، هم شد، که در اعتراضها به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ دستگیر شده بود.
آنگونه که بعدها وکیل مصطفی نیلی از نامهنگاریهای داخل پرونده متوجه شده بود، کیانمنش راد ابتدا اعلام کرده بود که صلاحیت بازپرسی این پرونده را ندارد، چرا که مصطفی نیلی قبلا شاگرد او بوده است. این استدلال اما از سوی مقامات بالاتر پذیرفته نشد و آنها اعلام کرده بودند که ممنوعیت بازپرسی از نزدیکان، شامل شاگرد سابق نمیشود.
کیانمنش راد اما قصد نداشت که با شاگرد سابقش مواجه شود، به همین دلیل در روزی که بنا بود مصطفی نیلی بازپرسی شود، به دادسرا نرفته بود و یکی از همکارانش از مصطفی نیلی «دفاع آخر» را گرفته بود. در نهایت کیانمنش راد برای شاگرد خود قرار مجرمیت صادر کرد و او به سه سال و شش ماه زندان محکوم شد.
تابستان سال ۹۰ ، در روزیکه مصطفی نیلی به همراه تعداد دیگری از زندانیان برای نوشتن «عفو» و آزادی به دادسرا احضار شده بود، به فردی که مشهور به بازپرس محبی بود، گفت، اشتباهی نکرده که بخواهد بابت آن درخواست عفو کند.
نیلی اما از محبی پرسید که آیا آقای کیانمنش دراین دادسرا هستند؟ محبی هم که گویا اصرار داشت مصطفی نیلی به هر ترتیبی که شده نامه درخواست «عفو»را بنویسد، نیلی را به شعبه سوم دادسرای زندان اوین برد.
این زندانی سیاسی پس از بازگشت به جمع دیگر زندانیان گفت که معلم سابق در بدو ورود به اتاقش به او گفته «شما این جا چه می کنید» و نیلی هم درپاسخ گفته که«من که معلوم است این جا چه می کنم، شما این جا چه می کنید». اشارهای به اینکه انتظار نداشته معلم سابقش را در مقام بازپرس ببیند.
گفتوگوی معلم و شاگرد اما چندان به موضوعات سیاسی و بازپرسی کشیده نشده و بیشتر به گپ و گفت گذشته بود.
این اتفاق سر صحبت درباره این بازپرس را در بین زندانیان باز کرد و برخی از زندانیان میگفتند که او در ابتدای ورود افراد دستگیر شده به بازپرسی و پس از اینکه چشم بند را از چشم خود برمی داشتند،به آنان میگفت، شما در شعبه ۳ بازپرسی زندان اوین هستند و «از این پس هر سخنی بگویید علیه شما استفاده خواهد شد».
برخی از بازداشتشدگان که این جمله را در فیلمهای پلیسی غربی شنیده بودند،خوشحال میشدند که این هشدار به این معنا است که بازپرس از آنها طلب اعتراف نمیکند. دقایقی بعد اما کیانمنش راد توضیح میداد که منظورش از این جمله این بوده که اگر اعتراف نکنید و اقداماتی را که انجام دادهاید، در برگه بازپرسی ننویسد و بعد با مدارک دیگری و یا اعترافات بعدی این اقدامات افشاء شود،از تخفیف در مجازات محروم خواهید شد.
بسیاری از زندانیان اما میگفتند که برخورد او با اکثر بازداشتشدگان به مانند برخی از بازپرسهای دیگر تند و بیادبانه نبود.
مجتبی(مدیار) سمیعنژاد اما نوشته که کیانمنش راد «بنابر خواستههای بخش اطلاعات سایبری سپاه به شدت قصد اعترافگیری از بازداشتشدگان و اجرای شوهای تلویزیونی را داشته و خود از بازداشتشدگان میخواهد که به مسائل مختلفی اعتراف کنند».
کیانمنش راد اینک معاون دادستان تهران شده و اگر حمایتهای سیاسی کسب کند، میتواند سودای سمت دادستان تهران را نیز داشته باشد.
این روزها او با پرونده سعید طوسی مشهور شده و در برنامه«صفحه آخر» صدای آمریکا تصویر او و همچنین تصویر نامههایش درباره پرونده سعید طوسی منتشر شده است.
شاکیان سعید طوسی براساس مدارکی که ارائه کردهاند، میگویند که او که ابتدا برای سعید طوسی قرار مجرمیت صادر کرده بود اما پس از اظهار نظر رئیس قوه قضاییه و دستور دادستان تهران این پرونده را مختومه اعلام کرده است.
یکی از شاکیان این پرونده در گفتوگو با رادیو فردا اعلام کرده که کیانمنش راد در پاسخ به سئوال او درباره مختومه کردن این پرونده گفته که برای این کار خود«حجت شرعی» دارد. او البته درباره این «حجت شرعی» توضیحی به متهمان نداده است.
این «حجت شرعی» اما شاید متفاوت از آن «حجت شرعی» باشد که او براساس آن برای روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و فعالان حقوق بشر و حتی شاگرد سابق خودش قرار مجرمیت صادر کرده است.
این «حجت شرعی» اما برای دو سعید هم سرنوشتی متفاوت را رقم زده است. پرونده یک سعید با حکم او مختومه شده و سعید دیگر سالهاست که حکم اعدام را در پرونده خ
در سالهای انتهایی دهه ۶۰ درمدرسه غیر انتفاعی «مرآت» سه معلم معمولا با هم دیده میشدند، سه معلمی که به جز روابط کاری و دوستی در مدرسه، عضو بسیج کانون توحید نیز بودند. حسن ضیاء آذری، شهریار ضیاء آذری، دو برادر و رضا کیانمنش راد دوستشان.
دیگر دوستانشان در مدرسه اما رضا کیانمنش راد را عطاء و حسن ضیاء آذری را تیمور صدا میکردند.
چند سال بعد اما تعدادی از دانشآموزان این مدرسه، حسن ضیاء آذری و رضا کیانمنش راد را در تلویزیون و حین پخش یکی از مسابقات ورزشی، در کنار مصطفی هاشمی طبا، رئیس سازمان تربیت بدنی، دیدند و خبردار شدند که آنها به حراست این سازمان رفتهاند.
آنان البته پیش از آن نیز ارتباطاتی با ورزشکاران داشتند و با برخی فوتبالیستهای مشهور از جمله مهدی ابطحی دوست بودند.
حسن ضیاء آذری در سازمان تربیت بدنی ماندگار و مدتی رئیس ورزشگاه آزادی شد. شهریار ضیاء آذری اما به رادیو رفت و پس از چند سمت در رادیو قرآن، مدیر رادیو تهران شد.
دوست سوم اما راهی متفاوت را درپیش گرفت. رضا کیانمنش راد که معلم جغرافی و پرورشی بود، حقوق خواند و راهش به قوه قضاییه باز شد.
کیانمنش راد درسالهای ابتدایی کارش روابط خوبی با سپاه پاسداران پیدا کرد و پس از شکلگیری مرکز جرایم سایبری سپاه پاسداران در سالهایی ابتدایی دهه ۸۰، او بازپرس پرونده افرادی چون سعید ملکپور شد که از سوی سپاه پاسداران در پروژههایی با عنوان «گرداب» و «مضلین» دستگیر شده بودند.
کیانمنش راد در مستندی در تلویزیون ایران با عنوان «شوک» که با پخش اعترافات سعید ملکپور و دیگر بازداشت شدگان این پرونده همراه بود، تایید کرد که دستور بازداشت سعید ملکپور و دیگر متهمان این پرونده از سوی او و همکارانش صادر شده است.
به جز سعید ملکپور، برخی از دیگر متهمان اینترنتی که کیانمنش راد بازپرس پرونده آنها بود از جمله حسن سیسختی به اعدام محکوم شدند که این حکم در نهایت لغو شد. برخی دیگر از فعالان اینترنتی چون حسین رونقی ملکی و ابوالفضل عابدینی هم که او بازپرس آنها بود، حکمهای زندان طولانی مدت بیش از ۱۰ سال برایشان صادر شد.
مجتبی(مدیار) سمیع نژاد، وبلاگنویس، که کیانمنش راد بازپرس پرونده او بوده نیز در وبسایت خود نوشته بود که او «از سال ۸۳به دستور قاضی مرتضوی و قاضی مقدس با همکاری بخشی تازه تأسیس در سپاه پاسداران به نام دفتر اینترنت مسئولیت پرونده وبلاگنویسان بازداشت شده در ناحیه ۲۱ دادسرای تهران را بر عهده گرفت».
کیانمنش راد در اعتراضهای سال ۸۸ بازپرس شعبه سه دادسرای زندان اوین بود که پرونده بسیاری از روزنامهنگاران و معترضان به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ از جمله وحید پوراستاد و اکبر منتجی در آن بررسی میشد.
او در آن سال بازپرس پرونده مصطفی نیلی، شاگرد سابق خود، هم شد، که در اعتراضها به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ دستگیر شده بود.
آنگونه که بعدها وکیل مصطفی نیلی از نامهنگاریهای داخل پرونده متوجه شده بود، کیانمنش راد ابتدا اعلام کرده بود که صلاحیت بازپرسی این پرونده را ندارد، چرا که مصطفی نیلی قبلا شاگرد او بوده است. این استدلال اما از سوی مقامات بالاتر پذیرفته نشد و آنها اعلام کرده بودند که ممنوعیت بازپرسی از نزدیکان، شامل شاگرد سابق نمیشود.
کیانمنش راد اما قصد نداشت که با شاگرد سابقش مواجه شود، به همین دلیل در روزی که بنا بود مصطفی نیلی بازپرسی شود، به دادسرا نرفته بود و یکی از همکارانش از مصطفی نیلی «دفاع آخر» را گرفته بود. در نهایت کیانمنش راد برای شاگرد خود قرار مجرمیت صادر کرد و او به سه سال و شش ماه زندان محکوم شد.
تابستان سال ۹۰ ، در روزیکه مصطفی نیلی به همراه تعداد دیگری از زندانیان برای نوشتن «عفو» و آزادی به دادسرا احضار شده بود، به فردی که مشهور به بازپرس محبی بود، گفت، اشتباهی نکرده که بخواهد بابت آن درخواست عفو کند.
نیلی اما از محبی پرسید که آیا آقای کیانمنش دراین دادسرا هستند؟ محبی هم که گویا اصرار داشت مصطفی نیلی به هر ترتیبی که شده نامه درخواست «عفو»را بنویسد، نیلی را به شعبه سوم دادسرای زندان اوین برد.
این زندانی سیاسی پس از بازگشت به جمع دیگر زندانیان گفت که معلم سابق در بدو ورود به اتاقش به او گفته «شما این جا چه می کنید» و نیلی هم درپاسخ گفته که«من که معلوم است این جا چه می کنم، شما این جا چه می کنید». اشارهای به اینکه انتظار نداشته معلم سابقش را در مقام بازپرس ببیند.
گفتوگوی معلم و شاگرد اما چندان به موضوعات سیاسی و بازپرسی کشیده نشده و بیشتر به گپ و گفت گذشته بود.
این اتفاق سر صحبت درباره این بازپرس را در بین زندانیان باز کرد و برخی از زندانیان میگفتند که او در ابتدای ورود افراد دستگیر شده به بازپرسی و پس از اینکه چشم بند را از چشم خود برمی داشتند،به آنان میگفت، شما در شعبه ۳ بازپرسی زندان اوین هستند و «از این پس هر سخنی بگویید علیه شما استفاده خواهد شد».
برخی از بازداشتشدگان که این جمله را در فیلمهای پلیسی غربی شنیده بودند،خوشحال میشدند که این هشدار به این معنا است که بازپرس از آنها طلب اعتراف نمیکند. دقایقی بعد اما کیانمنش راد توضیح میداد که منظورش از این جمله این بوده که اگر اعتراف نکنید و اقداماتی را که انجام دادهاید، در برگه بازپرسی ننویسد و بعد با مدارک دیگری و یا اعترافات بعدی این اقدامات افشاء شود،از تخفیف در مجازات محروم خواهید شد.
بسیاری از زندانیان اما میگفتند که برخورد او با اکثر بازداشتشدگان به مانند برخی از بازپرسهای دیگر تند و بیادبانه نبود.
مجتبی(مدیار) سمیعنژاد اما نوشته که کیانمنش راد «بنابر خواستههای بخش اطلاعات سایبری سپاه به شدت قصد اعترافگیری از بازداشتشدگان و اجرای شوهای تلویزیونی را داشته و خود از بازداشتشدگان میخواهد که به مسائل مختلفی اعتراف کنند».
کیانمنش راد اینک معاون دادستان تهران شده و اگر حمایتهای سیاسی کسب کند، میتواند سودای سمت دادستان تهران را نیز داشته باشد.
این روزها او با پرونده سعید طوسی مشهور شده و در برنامه«صفحه آخر» صدای آمریکا تصویر او و همچنین تصویر نامههایش درباره پرونده سعید طوسی منتشر شده است.
شاکیان سعید طوسی براساس مدارکی که ارائه کردهاند، میگویند که او که ابتدا برای سعید طوسی قرار مجرمیت صادر کرده بود اما پس از اظهار نظر رئیس قوه قضاییه و دستور دادستان تهران این پرونده را مختومه اعلام کرده است.
یکی از شاکیان این پرونده در گفتوگو با رادیو فردا اعلام کرده که کیانمنش راد در پاسخ به سئوال او درباره مختومه کردن این پرونده گفته که برای این کار خود«حجت شرعی» دارد. او البته درباره این «حجت شرعی» توضیحی به متهمان نداده است.
این «حجت شرعی» اما شاید متفاوت از آن «حجت شرعی» باشد که او براساس آن برای روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و فعالان حقوق بشر و حتی شاگرد سابق خودش قرار مجرمیت صادر کرده است.
این «حجت شرعی» اما برای دو سعید هم سرنوشتی متفاوت را رقم زده است. پرونده یک سعید با حکم او مختومه شده و سعید دیگر سالهاست که حکم اعدام را در پرونده خ
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar