بی تفاوتی حکومت در برابر رشد فساد و اعتیاد در ایران
سارا.خ.خبرنگارافسیانان: سن اعتیاد در میان دانش آموزان کاهش یافته و آمار زنان سرپرست خانوار هم در کشورمان روند صعودی را در پیش گرفته است.به موازات این معضلات شاهدیم که نرخ بیکاری به ویژه در گروه زنان هم، در حال افزایش است.
این واقعیت های هشدار دهنده بر روی هم، زنگ خطری در حوزه سلامت اجتماعی است که انتظار می رود مقامات مسئول را بیدار کند.اما بی تفاوتی مقامات در اندازه شک برانگیزی ادامه دار شده تا جایی که جامعه شناسی در گفتگو با افسیانان هشدار می دهد که شاید برخی مقامات به عمد و آگاهانه پیگیر رشد فقر، فساد و اعتیاد و بی سرپرستی خانوارها در کشورمان هستند.
گوشه ای از واقعیت ها را از نظر می گذرانیم.
کاهش سن اعتیاد در مدارس
حمیدرضا پوریوسف از مدیران سازمان بهزیستی در گفتوگو با ایسنا، از کاهش سن اعتیاد در دانشآموزان خبر داده و تاکید دارد که طلاق، اعتیاد و خشونت سه آسیب جدی هستند که نیازمند توجه است.
به گفته این مقام مسئول میزان سن اعتیاد در دبیرستانها به ۱۵ تا ۱۸ سال کاهش یافته است.
آموزش حجاب و عفاف برای زنان بی سرپرست
شهیندخت مولاوردی معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده به تازگی اعلام کرده که بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن تعداد بانوان سرپرست خانوار در کشور در حال رشد است.
در گزارش خبرگزاری مهر به نقل از این مسئول آمده که این روند آسیب های اجتماعی زنان را در جامعه افزایش می دهد و مقابله با آن نیازمند برنامه ریزی همه جانبه و هدفمند در همه عرصه هاست.در صورتی که محور برنامه های معرفی شده از سوی این مقام شامل حمایت از ۵۵۰ طرح پیشنهادی است که ۲۵۰ طرح با هدف اشتغالزایی زنان، آموزش و ترویج فرهنگ حجاب و عفاف در کشور در حال اجراست.
در این بین مشخص نیست آموزش در زمینه حجاب و عفاف چگونه می تواند زنان سرپرست خانوار را در زمان بیکاری و فقر مالی از آسیب حفظ کند.
آمارها حکایت از آن دارد که اکنون شمار زنان سرپرست خانوار بدون همسر در کشوربه بیش از ۲ میلیون نفر رسیده است.
در حالی که به گفته انوشیروان محسنی رییس سازمان بهزیستی این نهاد برای خدمات رسانی به این قبیل آسیب دیدگان، بیش از ۱۲۰ هزار خانوار را در نوبت قرار داده که مشخص نیست چه زمانی تحت حمایت قرار گیرند. وی تاکید کرده که اغلب این خانوارها زن سرپرست هستنند.
این در شرایطی است که غیر از حمایت های موردی کمیته امداد و توان اندک سازمان بهزیستی، هیچ نهاد دیگری این وظیفه را عهده دار نیست.
در حالی که ناتوانی مالی زنان سرپرست خانوار آنان را مورد تهدید انواع آسیب ها قرار می دهد و فرزندان آنان را نیز آسیب پذیر می کند.
مقامات تهدیدها را جدی نمی گیرند
سهیلا قاسمی جامعه شناس در گفتگو با افسیانان تاکید کرد که در چهار دهه اخیر هیچ یک از دولت ها در جمهوری اسلامی برنامه مشخص و اثرگذاری برای مقابله با آسیب های اجتماعی نداشته است.
وی بی توجهی نسبت به بررسی بازخورد برنامه های ناقص در این حوزه را هم یادآور شد و گفت:متاسفانه تاکنون بخش عمده توان حمایتی در کشور صرف بزرگ کردن بدنه سازمان و نهادهای متولی شده و این موضوع بیشتر از حمایت از افراد آسیب دیده مورد توجه قرار می گیرد.
از نظر قاسمی چنین روندی بیانگر این واقعیت است که مقامات ایران هنوز باور نکرده اند که شیوع اعتیاد در سنین پایین یا رشد آمار زنان سرپرست خانوار برای سلامت اجتماعی و حتی امنیتی در کشور یک تهدید جدی است.
این جامعه شناس نبود دسترسی محققان به آمارهای به روز را نتیجه وجود ضعفی دیگر در ایران می داند و معتقد است که این ضعف مناسب ترین راه برای پوشاندن بی توجهی و کم کاری مدیران است.
غفلت آگاهانه مقامات از شیوع اعتیاد و فساد
به باور قاسمی این شیوه که هر از گاهی یک مدیر هشداری را اعلام می کند یا آماری را به طور غیر رسمی به زبان می آورد، فقط با هدف انداختن توپ در زمین دیگران است.چون از پیگیری خبری نیست و هیچ مدیری در برابر آمارهای تهدید آمیز خود را پاسخگو نمی داند.
وی تاکید دارد که شرایط کنونی نوعی بی سرپرستی در حوزه آسیب های اجتماعی را حکایت می کند.
قاسمی در ادامه این گفتگو پیش بینی می کند که ادامه این وضع رشد فساد و تباهی در همه اقشار به ویژه گروه سنی نوجوان و جوانان ایران را به دنبال دارد.
غیرقابل جبران بودن بی توجهی به این پیامدها از نظر قاسمی تا اندازه ای غیر قابل توجبه است که وی تاکید می کند: در برخی موارد مانند کاهش سن اعتیاد در میان دانش آموزان واکنش مقامات مورد سوء ظن قرار می گیرد و احساس می شود بی تفاوتی آنان از ضعف مدیریتی فراتر رفته و آنان آگاهانه به فساد دامن می زنند.
کاهش آمارازدواج و افزایش طلاق و شیوع ابتلا به ایدز با گرایش ارتباطات جنسی در کنار افزایش شمار زنان معتاد و کودکان مجرم به باور قاسمی ، از نشانههای جدی بحران اجتماعی در ایران است که به سادگی نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود.در صورتی که این بی تفاوتی از سوی مقامات ایران در دهه های اخیر چشمگیر بوده است.
از نظر این جامعه شناس نبود برنامه مدون و خاص در برنامه های توسعه در دوره های مختلف دلیل آشکار این بی تفاوتی است.
این واقعیت های انکار ناپذیر گوشه ای از شرایط حاکم در جامعه ایران را حکایت می کند. بنابراین برای پیشگیری از تشدید این آسیب ها انتظار می رود مقام رهبری به عنوان شخص اول مملکت، از حد توصیه فراتر رفته و برای شناسایی عوامل اثرگذار در رشد آسیب ها حکم صادر کند.تا از این طریق کسانی که به عمد و شاید برای کسب درآمدهای سرشار به آسیب ها دامن می زنند، شناسایی و مجازات شوند.
البته این واقعیت را هم نمی توان از نظر دور داشت که آینده روشن نیست و عملکرد مقامات کشورمان در دهه ها اخیر، امید چندانی را نسبت به تحقق این خواسته ها ایجاد نمی کند.
به گونه ای که هر سال می گوییم دریغ از پارسال و رشد تاسف بار آسیب ها ناامیدی نسبت به کنترل شرایط را موجب شده است. به بیانی بیم آن می رود که رشد فساد و اعتیاد در ایران با سرعتی باورنکردنی روند صعود را دنبال کند و به جایی برسیم که با هویت و قابلیت های ایران و ایرانی هیچ تناسبی ندارد.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar