فراز و فرود محمود احمدینژاد؛ 'خوب بود، لق زد و افتاد'
- 24 ژوئن 2015 - 03 تیر 1394
محمود احمدی نژاد، درست یک دهه پیش در چنین روزی، رئیس جمهور شد و دوره ای پر فراز و نشیب را در سیاست ایران آغاز کرد. مرتضی آقاتهرانی، دبیرکل جبهه پایداری، فراز و نشیب او را از نگاه اصولگرایان این گونه توصیف کرده است: 'روز اول خوب بود، روز دوم لق زد و روز سوم افتاد.'
دهمین سالگرد انتخابات سوم تیر، در حالی فرا رسیده که وزرای سابق کابینه محمود احمدی نژاد 'جبهه یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی' (یکتا) را تاسیس کردهاند، چند تن از نزدیکانش بازداشت شدهاند و خود او نیز با بر سر چند پرونده جداگانه به دادگاه احضار شده، گرچه از حضور در آن خودداری کرده است.
محمود احمدینژاد اما، از احتمال بازداشت 'امام زمان' توسط غرب سخن میگوید و در پاسخ به سوالهایی پیرامون احتمال بازگشت خود به عرصه سیاسی، به لبخندی اکتفا میکند.
آیا مردی که سابقه حضور در پستهایی چون استانداری، شهرداری تهران و در نهایت ریاستجمهوری را در کارنامه خود دارد، ممکن است بار دیگر به سطوح فوقانی قدرت در ایران بازگردد؟
از فرمانداری ماکو تا شهرداری تهران
محمود احمدینژاد گرچه سابقه حضور در پستهایی چون فرمانداری ماکو و خوی و استانداری اردبیل در فاصله سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۶ را دارد، اما نقطه عطف حضور او در عرصه سیاسی را میتوان انتخابات دوره دوم شوراهای شهر و روستا در سال ۱۳۸۱ دانست. او که در انتخابات مجلس ششم در کنار چهرههایی چون اکبر هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و محسن رضایی در لیست جامعه روحانیت مبارز بود، از راهیابی به قوه مقننه بازماند.
تجدید سازمان جناح راست - اصولگرایان بعدی - در انتخابات دوم شورای شهر، روی آوردن به چهرههای کمتر شناخته شده و قرار گرفتن زیر نام آبادگران، فرصتی مناسب برای مطرح شدن احمدینژاد بود.
او در این انتخابات 'مسئول اجرایی ائتلاف آبادگران' بود. ائتلافی که در تهران پیروز شد و شورای شهر را در اختیار گرفت. امیررضا واعظ آشتیانیِ از اعضای شورای شهر آن زمان، در مصاحبه ای گفته که این مسئولیت از سوی علی اکبر ناطقنوری، حبیب الله عسگراولادی و محمدرضا باهنر به احمدینژاد سپرده شده بود.
انتخاب محمود احمدینژاد به سمت شهردار تهران اما با حرف و حدیثهایی همراه شد. صلاحیت او گرچه از سوی وزارت کشور تایید شد، اما وزارت اطلاعات در اینباره سکوت کرد. علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی، دوسال پیش در مصاحبهای با روزنامه شرق گفت که وزارت اطلاعات 'نمیتوانست در اینباره کاری' انجام دهد.
گرچه یونسی در آن مصاحبه وارد جزئیات نشد و تنها به این نکته اشاره کرد که وزارت اطلاعات درباره مساله صلاحیت احمدینژاد برای شهرداری تهران سکوت کرده، اما اسماعیل گرامیمقدم نماینده مجلس هفتم، دلیل این واکنش را پرونده ای قدیمی در ارتباط با سوآپ نفت در دوران استانداری احمدینژاد در اردبیل دانست.
احمدینژاد متهم بود که با 'کمک غیرقانونی' به دوست خود صادق محصولی در یک مناقصه مربوط به سوآپ نفت، باعث پیروزی او شده است. گرامیمقدم گفت که عبدالواحد موسویلاری و علی یونسی - وزرای کشور و اطلاعات دولت محمد خاتمی - 'در جریان این پرونده به صورت ریز' هستند و به همین علت 'حدود چهل و پنج روز حکم ایشان [احمدینژاد برای شهرداری تهران] به حالت تعلیق درآمده بود'.
اما هیچ یک از این مسایل سد راه پیشرفت محمود احمدینژاد در شهرداری تهران نشد. او سیاستهای جدیدی را به عنوان شهردار تهران در پیش گرفت: دیدارهای منظم مردمی ترتیب داد، به مسجدها و هیاتهای مذهبی کمک مالی کرد، در نقاط مختلف تهران اقدام به دفن 'شهدای گمنام' کرد و البته سیاستهای شهرداران پیشین و دولت وقت - دولت دوم محمد خاتمی - را به چالش کشید.
به نظر میآید که بخشهایی از اصولگرایان از همان زمان احمدینژاد را برای مقام های بالاتری در حکومت در نظر گرفته بودند. از آن جمله این اصولگرایان میتوان از محمدرضا باهنر - از نمایندگان بانفوذ اصولگرا در مجلس – نام برد که در زمان مسکوت ماندن حکم احمدینژاد، صراحتا به این مساله اشاره کرد.
ماه گذشته، حمید آخوندی، تهیهکننده برنامه 'صندلی داغ' در تلویزیون ایران، به خاطره گفتوگویی ضبط شده با محمود احمدینژاد در زمان شهرداریش اشاره کرد. به گفته آخوندی، آقای احمدینژاد با تاخیر سه ساعته و 'لباس ژندهای' به این برنامه آمد و پس از پرسشی درباره تبدیل فرهنگسراها به حسینیه توسط شهرداری تهران 'به شدت عصبانی' شد٬ به شکلی که 'صورتش تیک پیدا کرد'.
به گفته این تهیه کننده، با وجود حذف بخشی از قسمتهای این گفتوگو توسط تیم تهیهکننده و سپس بازبینی آن توسط یکی از مشاوران احمدینژاد، در نهایت پخش این برنامه با تماس 'مدیر شبکه' منتفی شد. اتفاقی که به گفته این تهیهکننده تلویزیون باعث شد او در تماس با احمدینژاد بگوید: 'آقای دکتر شواهد قضیه نشان می دهد که شما می خواهید کاندیدای ریاست جمهوری شوید'.
اولین پیروزی انتخاباتی
در انتخابات ۱۳۸۴ محمود احمدینژاد به عنون یکی از کاندیداهای اصولگرا وارد میدان شد، اما از اصولگرایان نیز عبور کرد و حاضر به پذیرش حکمیت شورای هماهنگی نیروهای انقلاب و علیاکبر ناطقنوری در انتخابات نشد و خود به تنهایی مسیر کاندیداتوری و تبلیغات را طی کرد.
بدون شک مهمترین شگفتیهای انتخابات ۱۳۸۴، حضور احمدینژاد در دور دوم انتخابات بود. او به همراه اکبر هاشمیرفسنجانی به دور دوم راه پیدا کرد. در دور دوم انتخابات نیز با کسب حدود ۱۷ میلیون رای - در مقابل ۱۰ میلیون رای هاشمیرفسنجانی- به مقام ریاستجمهوری رسید.
انتخاب احمدینژاد اما بدون حاشیه نبود. حداقل سه تن از کاندیداهای آن انتخابات - اکبر هاشمیفسنجانی، مهدی کروبی و مصطفی معین - نسبت به 'تقلب'، 'سازماندهی آرا' یا 'بداخلاقیهای انتخاباتی' اعتراض کردند.
مهدی کروبی، پس از اعلام نتایج دور اول انتخابات، در نامهای سرگشاده خطاب به آیتالله خامنهای علاوه بر 'دخالت سازمان یافته سپاه و بسیج' فرزند آیتالله خامنهای - مجتبی خامنهای - را نیز متهم به دخالت در انتخابات و حمایت از یکی از کاندیداها کرد.
اکبر هاشمیرفسنجانی هم در بیانیهای پیش از برگزاری دوم دوم انتخابات، از 'دخالتهای سازمان یافته در هدایت آرا' سخن گفت و از 'غفلت مدیریت و نظارت' گلایه کرد.
با وجود همه اعتراضها و شکایتها، احمدینژاد در مقام رئیسجمهوری به نهاد ریاستجمهوری پا گذاشت. حضوری که از همان روزهای نخست، حمایت شدیدآیتالله خامنهای را به همراه داشت.
چهار سال نخست ریاستجمهوری محمود احمدینژاد موجب دورتر شدن او از اصولگرایان شد. گرچه او در این دوران به شکل کلی از حمایت نهادهای حکومتی و اصولگرایان برخوردار بود، اما ناسازگاریش با سایر اصولگرایان موجب شد تا از نظر تشکیلاتی با آنها فاصله بگیرد.
علیاکبر ناطقنوری بعدها در مصاحبهای گفت که احمدینژاد پیش از انتخابات در جلسهای با حضور او، حبیب الله عسگراولادی٬ محمدرضا باهنر و جمعی دیگر از اصولگرایان حضور پیدا کرد، اما به تعبیر ناطقنوری 'حرفهای بالا ابری' زد و در نهایت با 'قهر' آن جلسه را ترک کرد.
همین اختلافها در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد نیز خود را نشان داد. تصمیمهای او، به خصوص در حوزههای اقتصادی با واکنش برخی اصولگرایان مواجه شد.
دیگر موضوع اختلاف اصولگرایان و احمدینژاد، به اظهارنظرها و مواضع اسفندیار رحیممشایی - و برخی دیگر از نزدیکان احمدینژاد - باز میگشت. بسیاری از اصولگرایان بارها به انتقاد از سخنان خبرساز رحیممشایی در زمینه های گوناگون پرداختند.
در یک مورد - زمانی که او از دوستی با 'ملت اسرائیل' سخن گفته بود - آیتالله خامنهای نیز وارد میدان شد. رهبر جمهوری اسلامی ضمن غلط دانستن سخنان مشایی، خواستار پایان یافتن حملهها به او شد.
دوره پردردسر دوم
اختلاف اصلی میان اصولگرایان و احمدینژاد از سال ۱۳۸۸ آغاز شد. سخنان محمود احمدینژاد در مناظره انتخاباتی با میرحسین موسوی – به ویژه متهم کردن فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی و علی اکبر ناطقنوری به فساد مالی – از همان پیش از انتخابات، فضای سیاسی را به هم ریخت.
نحوه برگزاری انتخابات سال ۱۳۸۸ و اعتراض میرحسین موسوی و مهدی کروبی به 'تقلب در انتخابات' اما منجر به اعتراضات خیابانی و بحرانی تمام عیار در فضای سیاست کشور شد که مدت ها ادامه داشت.
در همین دوران محمود احمدینژاد، اسفندیار رحیممشایی را به سمت معاون اول خود برگزید. چند روز پس از انتصاب مشایی، رسانه های اصولگرا خبر از دستور آیتالله خامنهای برای برکناری او دادند، خبری که با تکذیب اطرافیان احمدینژاد مواجه شد تا آنکه در نهایت این حکم، با دستخط رهبر ایران در سایت او منتشر شد.
انتشار علنی این نامه، بعد از مدتی تاخیر محمود احمدی نژاد، نهایتا به استعفای رحیممشایی و انتصاب محمدرضا رحیمی به جای او انجامید.
در عین حال اعتراض غلامحسین محسنی اژه ای وزیر اطلاعات و محمدحسین صفار هرندی وزیر ارشاد به تاخیر رئیس جمهور در اجرای دستور رهبر، باعث برکناری هر دوی آنها از سمت هایشان شد. تحولی که موجب از رسمیت افتادن هیات دولت - به دلیل تغییر نیمی از آن - و در نتیجه نیاز آن به کسب رای اعتماد مجدد دولت از مجلس میشد. این مشکل، با ابقای صفارهرندی در وزارت ارشاد حل شد.
مقاومت محمود احمدینژاد در مقابل دستور آیتالله خامنهای، در فروردین ۱۳۹۰ و پس از برکناری حیدر مصلحی وزیر وقت اطلاعات توسط رئیس جمهور نیز خبرساز شد.
چند ساعت پس از انتشار خبر این برکناری، آیتالله خامنهای در نامهای با تغییر وزیر اطلاعات مخالفت کرد. تصمیمی که باعث شد احمدینژاد ۱۱ روز از حضور در نهاد ریاستجمهوری خودداری کند.
گرچه در نهایت - و با وجود انتشار خبرهایی غیررسمی نظیر خبر تهدید به استعفای رئیس جمهور یا گذاشتن شروطی نظیر برکناری سعید جلیلی از مقام دبیری شورای عالی امنیت ملی و انتصاب مشایی به سمت معاون اولی برای از سر گرفتن فعالیت - به سر کار خود بازگشت.
در پی این خانهنشینی، اصولگرایان به انتقاد شدید از اسفندیار رحیممشایی و 'جریان انحرافی' پرداختند و این جریان را مسبب اصلی نافرمانی های احمدینژاد معرفی کردند. به فاصله کوتاهی نیز اعلام شد سپاه پاسداران مامور 'برخورد' با این جریان شده و برخی از اعضای آن را بازداشت کرده است.
در دوران جدید و پر تنش روابط احمدی نژاد و متحدان سابقش، اصولگرایان دولت دهم را به موارد متعدد فساد مالی متهم کردند که خبرسازترین آنها، پرونده 'اختلاس سه هزار میلیارد دلاری' بانکی بود.
اصولگرایان از برخی 'مقامهای بلندپایه' دولت به عنوان چهرههای اصلی فساد یاد میکردند و برخی مدیران میانی دولت نیز در این میان بازداشت شدند. آن زمان، حتی شایعه بازداشت افرادی از کابینه احمدینژاد نیز مطرح شد، اما پس از واکنش او مبنی بر اینکه 'کابینه، خط قرمز من' است و تهدید به شکست سکوت در صورت بازداشت اعضای دولت، این تهدید ظاهرا منتفی شد.
با وجود این، در نیمه دوم عمر دولت دهم، همواره نام محمدرضا رحیمی - معاون اول احمدینژاد - بر سر پرونده فساد اقتصادی "بیمه ایران"، به عنوان یکی از متهمان اصلی مطرح بود.
در دو سال پایانی ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، درگیریهای مداوم او با اصولگرایان بر سر مسایل مختلف ادامه داشت. او نخستین رئیسجمهوری بود که برای پاسخ دادن به سوالهای نمایندگان به مجلس احضار شد، گرچه شکل طنزآلود پاسخ دادن او به سوالهای نمایندگان اعتراضهایی جدید را به دنبال داشت.
او همچنین در جلسه استیضاح عبدالرضا شیخالاسلامی - وزیر کار دولت دهم - اقدام به پخش فیلمی از ملاقات فاضل لاریجانی با سعید مرتضوی کرد. فیلمی که در آن فاضل لاریجانی - برادر علی و صادق لاریجانی روسای قوای مقننه و قضائیه - از نفود خود بر برادرانش برای تسهیل فعالیت های اقتصادی فراقانونی سخن می گفت.
پخش این فیلم و قرائت متن سخنان پیاده شده آن در صحن علنی مجلس، علاوه بر واکنش علی لاریجانی، موجب انتقاد آیتالله خامنهای نیز شد که از انجام چنین کاری گلایه کرد. اصولگرایان از این روز با عنوان 'یکشنبه سیاه' یاد میکنند.
احمدینژاد در این دوران با بحرانهای دیگری نیز دست و پنجه نرم کرد. از آن جمله میتوان به بازداشت علیاکبر جوانفکر - مدیرعامل خبرگزاری دولتی ایرنا - اشاره کرد. او پس از بازداشت جوانفکر خواستار بازدید از زندان اوین شد که با مخالفت مسئولان قوهقضائیه مواجه شد.
پرده آخر فعالیتهای احمدینژاد در دوران ریاستجمهوری، به تلاشهای او برای حمایت از اسفندیار رحیممشایی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ مربوط بود. رئیسجمهور همراه رحیم مشایی برای ثبتنام در انتخابات به وزارت کشور رفت، از او حمایت کرد و مقابل دوربینها دست این یار نزدیکش را بالا برد.
پس از ردصلاحیت قابل انتظار اسفندیار رحیم مشایی توسط شورای نگهبان، اخباری از جلسات او با اعضای شورای نگهبان و حتی آیتالله خامنهای برای تاییدصلاحیت مشایی منتشر شد. جلساتی که بدون رسیدن به نتیجه مورد نظر رئیس دولت پایان یافت و در نهایت، احمدینژاد صندلی خود را به حسن روحانی واگذار کرد.
پس از ریاستجمهوری
در بیش از دو سالی که از پایان دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد میگذرد، آنچه بیش از هر چیز درباره او در رسانهها تکرار شده، بحث 'فسادهای مالی' و 'سیاست پرهزینه هسته ای' است.
در این مدت مسئولان دولت روحانی به کرات از فسادهای مالی گسترده در دولت محمود احمدینژاد سخن گفتهاند. در همین ارتباط، محمدرضا رحیمی معاون اول و حمید بقایی معاون اجرایی احمدی نژاد بازداشت شده اند و دومی حکم محکومیت قطعی هم دریافت کرده است.
تمام اینها در حالی است که اخبار پیگیری پرونده مالی بعضی دیگر از یاران احمدی نژاد و از جمله فرهاد دانشجو وزیر علوم او در قوه قضاییه نیز، به نشریات راه یافته است.
خود احمدینژاد هم، به دلیل ۹ شکایت مختلف باید در دادگاه حاضر شود و پاسخگوی اتهامها باشد. دادگاهی که با وجود احضار شدن، از حضور در آن امتناع کرده است.
رئیسجمهور پیشین در این مدت، جز با انجام چند سخنرانی، حضور در مراسم مذهبی مسئولان - از جمله در دفتر رهبری- و شرکت در برخی جلسههای سیاسی - نظیر برخی جلسات مجع تشخیص مصلحت نظام - کمتر در عرصه سیاسی حضور داشته است. با این حال، به نظر می رسد که در هفته های اخیر خبرها و تصاویر بیشتری از او و فعالیت هایش انتشار یافته که از سوی بسیاری از ناظران، به عزم او برای بازگشت موثر به عرصه سیاست تعبیر شده است.
جلسات مستمر محمود احمدینژاد با مدیرانش، فعالیت غیررسمی گروهی به نام 'هما' (مخفف 'هواداران محمود احمدی نژاد')، راه اندازی وب سایت های متعدد در حمایت از رئیس جمهور سابق و در نهایت آغاز به فعالیت 'جبهه یکتا' متشکل از مدیران دولت های نهم و دهم، از جمله شواهدی است که باعث شده گمانهزنیها پیرامون حضور او و نزدیکانش در انتخابات سال جاری مجلس بیشتر شود.
این در حالی است که حضور اسفندیار رحیممشایی در عرصه سیاسی نیز کمرنگ شده که به نوبه خود، به گمانه زنی هایی جداگانه در مورد تلاش احمدی نژاد برای رفع موانع بازگشت خود به عرصه سیاست انجامیده است. در دو سال گذشته هیچ اظهارنظر رسمی از رحیم مشایی درباره مسایل سیاسی کشور منتشر نشده و اطرافیان احمدینژاد می گویند که از سیاست فاصله گرفته است.
به نظر میرسد مردی که خود 'معجزه هزاره سوم' و دولتش، دولت 'امام زمان' توصیف میشد و اکنون مورد انتقاد اصولگرایان قرار گرفته و عملکردش به عنوان یکی از دلایل شکست آنها در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ مطرح میشود، قصد نقش آفرینی مجدد در معادلات سیاسی ایران را دارد.
آیا سوم تیر برای هواداران او تکرار خواهد شد؟
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar