کفش، لذت و درد؛ ۱۰ جفت کفش تاریخی
- 4 ساعت پیش
این مطلب به مناسبت برگزاری نمایشگاهی در موزه ویکتوریا و آلبرت در شهر لندن با عنوان :"کفش، لذت و درد" تهیه شده است و نویسنده عمدتا به کفشهای عرضه شده در این نمایشگاه می پردازد.
سندل طلایی، حدود ۳۰ قبل از میلاد تا ۳۰۰ بعد از میلاد
کفش همواره نماد مهمی از موقعیت اجتماعی صاحب آن بوده است. حتی در دوران باستان نیز چنین بود و یک مورد برجسته آن این سندل هایی است که از دوران حکومت روم در مصر باستان به جا مانده که از جنس پاپیروس ساخته شده اند. این سندل ها که با ورقه های طلایی و با شکل برگ مرسوم در نقوش رومی تزیین شده اند بسیار ظریف و زیبا هستند ولی با مشخصات و شکل واقعی پای انسان تناسب چندانی ندارند.
در نتیجه می توان گفت که این پاپوش های جذاب ولی فانتزی جزو اولین نمونه ها از سنت قدیمی طراحی و ساخت کفش هایی است که به دلایل گوناگون راحتی و شکل پای ما را به هم ریختند. معمولا کفش های گرانبها و شاخص به همان اندازه ای که جذاب و لذتبخشاند به پوشنده آن درد شدیدی تحمیل می کنند.
موجاری طلایی ۱۷۹۰-۱۸۲۰
این جفت موجاری (پاپوش سنتی شمال هند و پاکستان) که به احتمال زیاد در حیدرآباد هند ساخته شده، چنان مجلل است که سندل طلایی مصر باستان در مقابل آن ساده جلوه می کند.
روکش چرمی آن کاملا با طلاکاری پوشیده شد و گلوی آن علاوه بر طلاکاری با جواهرات گرانبهایی مثل الماس و یاقوت تزیین شده است.
کیفیت ساخت آن چنان عالی است که شاید زمانی متعلق به یکی از سلاطین آصفیه (نظام) در حیدرآباد هند بوده، هر چند در عین حال به نظر می رسد که هیچگاه پوشیده نشده است.
هر کسی که این کفش را سفارش داده یا صاحب آن بوده، قصد داشته ثروت و قدرت بیکران خود را در قالب این پاپوش به رخ دیگران بکشد.
کفش های باله سرخ رنگ ۱۹۴۸
کفش علاوه بر نماد قدرت و ثروت می تواند مورد و یک شیء فانتزی باشد. کفش در طول تاریخ در افسانه ها و داستانهای پریان نقش مهمی داشته و به عنوان مثال سیندرلا وقتی که کفش بلورین را می پوشد به یک پرنسس بدل می شود.
داستان بسیار قدیمیتری شبیه به ماجرای سیندرلا وجود دارد که سابقه آن به قرن اول میلادی بازمی گردد و شخصیتهای آن حاکم مصر و یک دختر برده یونانی اند و یک آزمایش کفش نیز در آن نقش مهمی دارد.
این کفش های باله سرخ رنگ از جنس ساتن ابریشمی و چرم برای بازی مویرا شیرر در فیلم "کفش های قرمز" محصول ۱۹۴۸ و به کارگردانی مایکل پاول و امریک پرسبرگر دوخته شدند.
داستان این فیلم اقتباسی آزاد است از داستانی از هانس کریستین اندرسن.
پولونه ( پاپوش کراکوفی) ۱۳۷۵-۱۴۰۰
در قرون وسطی اهل مد در اروپا به کفش پاشنه بلند علاقه ای نشان نمی دادند. ولی عاشق کفش هایی بودند که نوک بسیار باریک و درازی داشت، مثل این مورد که از چرم و برای استفاده معمولی ساخته شده است.
باتوجه به اینکه اشراف و درباریان آن دوره معمولا کفش هایی از جنس مخمل و ساتن به پا می کردند، می توان حدس زد که این نمونه چرمی متعلق به فردی از طبقه متوسط بوده است.
تب دیوانه واری برای این مدل کفش در اواخر قرن چهاردهم سراسر اروپا را در برگرفت و نامهای مختلفی برای آن استفاده می شد، از جمله پولونه (که در زبان فرانسه به معنی لهستانی است) و یا کراکوفی (از شهر کراکوف.)
برای اینکه نوک باریک و دراز این کفش ها شکل خود را از دست ندهد آن را با نوعی خزه پر کرده و نوک آن را به طرف بالا لوله می کردند تا راه رفتن با آن ساده تر شود. با این وجود کفش های راحتی نبودند و پوشندگان آن از درد میخچه و ورم انگشت بزرگ پایشان شکایت می کردند.
دمپایی چوبی حمام
از اوایل قرن شانزدهم زنان و مردان هنگام رفتن به حمام های عمومی که در قلمرو امپراطوری عثمانی رواج داشت، از این دمپایی های چوبی با پاشنه های بسیار بلند استفاده می کردند که در زبان عربی به آن "قباقیب" گفته می شد.
در آن دوران رفتن به حمام های عمومی جزیی از زندگی عادی مردم بود و در ابتدای کار این دمپایی ها برای یک نیاز عملی، یعنی بالا نگاه داشتن پای مردم از کف داغ، لغزنده و کثیف حمام ها ساخته شدند.
ولی به مرور زمان ضرورت های عملی در پیشگاه مد قربانی شد و یک نمونه شاخص آن این "قباقیب" بسیار پاشنه بلند است که در قرن نوزدهم در مصر ساخته شده است. با سخاوت تمام با قطعات فلز و صدف منبتکاری شده اند و با پاشنه هایی به ارتفاع ۲۸.۵ سانتی متر مرتفع ترین کفش های موجود در نمایشگاه موزه ویکتوریا و آلبرت شهر لندن هستند.
کفشهای پاشنه بلند گیلی ۱۹۹۳
با وجودی که قرن ها قبل دمپایی های چوبی مخصوص حمام نشان داده بود که کفش های پاشنه چیز تازه ای نیستند، یک جفت کفش پاشنه بلند دیگر شهرت فراوانی کسب کرد.
این کفش های پاشنه بلند که توسط ویوین وستوود، طراح مد مشهور بریتانیایی و در سال ۱۹۹۳ طراحی شدند، نام خود را از کفش های مخصوص رقاصان گیلیک (در اسکاتلند) به عاریه گرفته و از جنس چرم و ابریشم آبی ساخته شده است.
نائومی کمبل، مدل معروف بریتانیایی که در نمایش مد پاریس آنها را پوشیده بود نتوانست خود را کنترل کند و روی صحنه زمین خورد.
این حادثه صحنه ماندگاری در نمایش مد و یادآور برجسته ای است از اینکه گاهی اوقات برخی از زنان در راه مد حاضرند پا در چه کفش هایی کنند و چه رنجی ببرند.
کفش دستدوز بروگ
هر طرفدار سریال Sex and the City می داند که کفشهای طراحان برجستهای مانند مانولو بلانیک، بسیار گران قیمتاند.
کفش های مردانه دست دوز هم گاهی اوقات ممکن است قیمت سرسام آوری داشته باشند.
مثلا یک جفت کفش سفارشی مدل آکسفورد ممکن است بیش از ۳۰۰۰ پوند تمام شود.
این جفت کفش بروگ توسط شرکت خیاطی و کفاشی معروف بریتانیایی به نام "نیو اند لینگوود" و با استفاده از ورقه های چرم پوست گوساله موجود در یک کشتی دانمارکی که در سال ۱۷۸۹ غرق شده دوخته شده است.
با وجودی که عمر چرم چند صد سال بود، ولی چون در پارچه ای ضد آب پیچیده شده بود، سالم مانده بود.
ساخت و دوخت یک جفت کفش لوکس مثل این نمونه می تواند بسیار پیچیده و از ۲۰۰ مرحله تکنیکی ویژه بگذرد.
چکمه های ساق کوتاه خز ۱۹۴۳
گاهی اوقات می توان کفش های لوکس و مدلهای سطح بالا را با کارآیی و راحتی ترکیب کرد. این جفت چکمه ساق کوتاه در سالهای جنگ جهانی دوم ساخته شده است.
شهروندی لندنی شالی از پوست سمور و دو کت چرمی، یکی به رنگ قرمز و دیگری از پوست پلنگ آمریکایی را پیش کفاش خود در محله کنزینگون برد و از او خواست که از آنها برایش یک کفش بدوزد. این جفت کفش در دوران کمبود و جیره بندی شدید سالهای جنگ قاعدتا خیلی عجیب به نظر می رسید.
یکی از مسئولان نمایشگاه کفش در موزه ویکتوریا و آلبرت می گوید: "کمی تجملیاند و پاشنه آنها هم کمی بلند است. ولی نکته جالب این است که درست وسط جنگ کسی به فکر افتاد که چیز جالب و تازه ای خلق کند و به این خاطر سه قطعه گرانبها از لباس های خود را فدا کرد. برای من این جالبترین جفت از کفش های نمایشگاه است."
یک جفت گتا ۱۸۸۰-۱۹۹۰
کفش سلاح مهمی در زرادخانه فریبندگی و هوس است. به عنوان مثال در تابلوی ادوار مانه به نام المپیا سال ۱۸۶۳ ، روسپی کاملا برهنه است و به غیر از روبانی مشکی به دور گردنش و یک دمپایی پاشنه بلند بر پای چپش، چیز دیگری بر تن ندارد.
در ژاپن دوران فئودالیسم، روسپیان سطح بالا این مدل کفش های سنتی به نام گتا را می پوشیدند. این نمونه مشخص که از ابریشم و چوب لاک الکلی ساخته شده، با پاشنه های ۲۰ سانتی متری اش ترکیبی است از دم پایی های حمام دوران عثمانی، دم پایی های لای انگشتی امروزی و کفشهای آسمانخراشی.
دلیلش این بود که با پوشیدن این کفش ها زنان مجبور می شدند هنگام خرامیدن هر پای خود را با چرخش ملایمی جلوی پای دیگر بگذارند و در این حالت مردان می توانستند زیبایی و مشخصات بدن آنها را دقیق تر تشخیص دهند.
سندل بلترامی ایملدا مارکوس ۱۹۸۷-۱۹۹۲
هیچ نمایشگاه کفشی بدون اشاره به ایملدا مارکوس، بیوه دیکتاتور سابق فیلیپین که به خرید و جمع آوری کفش معتاد بود کامل نخواهد شد.
همسر مارکوس متولد ۱۹۲۹ در دوران حیات خود بیش از سه هزار جفت کفش خرید که یک مورد آن این کفش های شیک، ظریف و پاشنه بلند تابستانیاند.
این کفش کار بلترامی طراح مد ایتالیایی است و با تور دوزی به رنگ مشکی و سنگ های بیرنگ تزیین شده است.
همسر مارکوس، کفه داخلی هر دو کفش را امضا کرده و در موزه کفش باتا نگهداری می شوند. بیوه مارکوس نماد علاقه دیوانه وار به کفش است که باعث می شود بعضی از ما و به خصوص گردآورندگان حرفه ای فقط برای تماشا و لذت بردن از یک جفت کفش آن را بخرند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar