ده فیلم استرالیایی که جهانی شدند
- 1 ساعت پیش
صنعت فیلم استرالیا در بازاری که از محصولات سینمایی خارجی اشباع بوده همیشه به دنبال یافتن راههای جدیدی برای جلب تماشاچی بوده است و در این مسیر توانسته آثار درخور توجهی تولید کند.
در جشنواره فیلم سیدنی که هفته اول ماه ژوئن برپا بود، در کنار مجموعه ای از فیلم های خارجی از گوشه و کنار جهان تعدادی از فیلم های مهم استرالیایی که هنوز هم تاثیرشان بر فیلمسازی جهان ادامه دارد، انتخاب و به نمایش گذاشته شدند.
از جنگجویان چرم پوش فیلم های جاده ای گرفته تا خوانندههای دگرجنس پوش، این مطلب نگاهی دارد به ده مورد از فیلم های استرالیایی که بر سینمای جهان تاثیر گذار بوده اند.
ماجرای دارو دسته کلی ۱۹۰۶
The Story of the Kelly Gang
اولین فیلم بلند داستانی تاریخ سینما نه در آمریکا و استودیوهای فیلمسازی هالیوود که در دهه دوم قرن بیستم کار خود را شروع کردند و نه در فرانسه که برادران لومیر اولین تصاویر متحرک را به نمایش گذاشتند، بلکه در استرالیا و در شهر ملبورن که در تاریخ سینما ناشناخته است، توسط یک خانواده دست اندرکار صنعت نمایش به نام تیتس تولید شد.
چارلز تیتس کارگردان و برادرانش جان و نوین در مقام تهیه کننده براساس ماجراهای واقعی دار و دسته ند کلی مشهورترین خلاف کار آن دوران استرالیا فیلمی ساختند که با توجه به امکانات فنی آن زمان غیرقابل تصور بود. طول حلقه های فیلمی که در تدوین نهایی به کار برده شد بیش از هزار و دویست متر و مدت زمان آن بیش از یک ساعت بود.
فیلم "ماجراهای دار و دسته کلی" داستان یک قهرمان مردمی است که علیه نظام حاکم می شوردو یکی از تم هایی است که فیلمسازان از آن زمان تاکنون بارها به آن رجعت کرده اند. ترکیب جنبه های فنی و ساختار داستانگویی این فیلم از همان سالهای دور به صنعت سینمای استرالیا و به خصوص انرژی و نوآوری آن جایگاه ویژه ای بخشید.
کروکودایل داندی ۱۹۸۶
Crocodile Dundee
در سال ۱۹۸۴ پل هوگان، بازیگر و کمدین استرالیایی در یک کارزار تبلیغاتی جهانگردی شرکت کرد که نمایی از زندگی آمیخته با محیط طبیعی و حیات وحش استرالیا را نشان می داد.
دو سال بعد پیتر فایمن، کارگردان استرالیایی براساس تم های این کارزار تبلیغاتی یک فیلم کمدی ساخت به نام "کروکودایل داندی" که شخصیت اصلی آن مرد تارزان گونه ای بود با بازیگری پل هوگان که عاشق روزنامه نگاری آمریکایی می شود و پس از رفتن به نیویورک سعی می کند خود را با سبک زندگی متعارف آمریکایی انطباق دهد.
این شخصیت قلچماق با کلاه و جلیقه چرمی مخصوص گاوچرانان استرالیایی، کارد کمری بزرگش و شخصیتی ساده لوح و روستایی محبوبیت فراوانی پیدا کرد و فیلم در سطح جهان فروش خوبی داشت. به عنوان مثال در سال ۱۹۸۶ از نظر فروش در سینماهای آمریکا پس از فیلم "تاپ گان" در مقام دوم قرار گرفت.
هنوز هم از نظر تجاری موفق ترین فیلم استرالیایی در داخل و خارج از این کشور است و چه خوب و چه بد روی برداشت افکار عمومی جهان از مردم استرالیا و روحیات آنها به عنوان عده ای شهر ندیده و ساده لوح تاثیر زیادی داشت.
ماجراهای پریسیلا، ملکه صحرا ۱۹۹۴
The Adventures of Priscilla, Queen of the Desert
فیلمی با شیوه تولید بسیار ساده که در مطرح کردن مسئله همجنسگرایان و دگرباشان برای افکار عمومی نقش مهمی ایفا کرد.
در این فیلم به کارگردانی استیون الیوت، بازیگر بریتانیایی به نام ترنس استمپ، نقش زن ترانسی را بازی می کند که همراه با دو نمایشگر مرد که در لباس زنانه هنرنمایی می کنند، با بازی هوگو ویوینگ و گای پییرس، آشنا می شود و با هم عازم سفری می شوند که بستر ماجراهای فیلم است.
پریسیلا شخصیت اصلی فیلم، با شوخ طبعی ویژه ای که بیش از همه خودش را به طنز می گیرد و ظاهر زنده و جذابش به جای تمرکز روی برداشت های رایج روی شخصیت ها و رفتار آدم ها تمرکز داشت و به این شکل کلیشه های موجود در مورد دگرباشان را به چالش کشید.
اما این فیلم در عین حال با پرداخت شخصیت زنی فیلیپینی به شکلی که از نظر برخی نژادپرستانه تلقی می شد، انتقادهایی را نیز برانگیخت.
موسیقی متن فیلم به یکی از موفق ترین تم های نمایش های موزیکال بدل شد که هنوز هم اجرای آن روی صحنه تاترهای جهان ادامه دارد. تیم چپل و لیزی گاردنیر طراحان لباس های بسیار ساده و ارزان قیمت اما جنجالی شخصیت های فیلم، جایزه اسکار بهترین طراحی لباس را بردند.
مکس دیوانه ۱۹۷۹
Mad Max
تازه ترین قسمت از مجموعه فیلم های مکس دیوانه به کارگردانی جورج میلر با عنوان "مکس دیوانه: جاده خشم" یک فیلم پرفروش با هزینه تولید ۱۵۰ میلیون دلاری است که در ردیف بهترین محصولات سینمای اکشن دهه اخیر قرار خواهد گرفت.
اما اولین فیلم از این مجموعه که در سال ۱۹۷۹ اکران شد و آغازگر دوره کارگردانی جورج میلر و عامل اصلی شهرت بین المللی مل گیبسون بود، در ژانر فیلم های با بودجه اندک و خلق صحنه ها به روشهای ابتکاری و دست ساز ریشه دارد.
فیلم اولیه جورج میلر از نظر شیوه تولید، مثل فیلمبرداری از ارتفاع تا سطح زمین و چگونگی تعقیب جزییات حرکت اتومبیل ها توسط دوربین، ارزشهای فنی بسیاری دارد ولی با بودجه ای حدود ۳۵۰ هزار دلار استرالیایی ساخته شد.
حقوق بعضی از دست اندرکاران فیلم را با آبجو پرداخت می کردند و برخی از صحنه های آن مثل مواردی که سرعت مجاز نقض می شود، بدون مجوز قانونی تهیه شده است.
عناصر ظاهری و نمایشی جذاب فیلم "مکس دیوانه" حسادت همه سازندگان فیلم های اکشن در سراسر جهان را برانگیخت. این فیلم پس از فروش ۱۰۰ میلیون دلاری در سطح جهان به سودآورترین فیلم داستانی تاریخ سینما بدل شد تا اینکه در سال ۱۹۹۹ فیلم "پروژه جادوگر بلر" این رکورد را تصاحب کرد.
فریادی در تاریکی (در استرالیا: فرشتگان شیطانی) ۱۹۸۸
Evil Angels
کافی است کلمات "دینگو نوزادم را ربوده است" را به زبان بیاورید تا فیلم دوستان در سراسر جهان در جواب بگویند این جمله از فیلم "فرشتگان شیطانی" است.
داستان حقیقی زنی به نام لیندی چمبرلین و نوزاد او به نام آزاریا که در سال ۱۹۸۰ در محوطهای تفریحی در شمال استرالیا ناپدید شد به خاطر این فیلم به کارگردانی فرد شپیسی، توجه افکار عمومی در استرالیا را به خود جلب کرد و در سراسر جهان به موضوعی عاطفی و دردناک بدل شد. این فیلم در آمریکا و بریتانیا با عنوان "فریادی در تاریکی" اکران شد.
مریل استریپ با بازی در مقابل سم نیل بازیگر استرالیایی به شکل خیره کننده ای نقش لیندی چمبرلین را ایفا کرد که ابتدا به جرم قتل محکوم ولی بعد تبرئه شد.
مریل استریپ به خاطر بازی در این فیلم برای هشتمین بار در بخش بهترین بازیگر زن نقش اصلی نامزد اسکار شد ولی در آن سال جایزه اسکار به خاطر بازی در فیلم "متهم" به جودی فاستر تعلق گرفت.
پیک نیک در صخره معلق ۱۹۷۵
Picnic at Hanging Rock
حتی تا امروز سئوالاتی در مورد صداقت این فیلم زیبا و فریبنده به کارگردانی پیتر دیر مطرح می شود که داستان گم شدن گروهی از دانش آموزان مدرسهای خصوصی هنگام گردش علمی در نقطه ای به نام مزرعه مسدون ویکتوریا را دنبال می کند.
این فیلم که به سبک سورئالیستی فیلمبرداری شده با تصویر متنی آغاز می شود که در آن نوشته شده این دختران دانش آموز بدون به جا گذاشتن هیچ اثری ناپدید شده اند.
فیلم "پیک نیک در صخره معلق" و کتاب داستانی که فیلم براساس آن ساخته شده کاملا تخیلی هستند اما محلی که ظاهرا این ماجرا در آن اتفاق افتاده به مقصدی توریستی بین المللی بدل شد و افسانه هایی که این داستان خلق کرده هنوز به قوت خود باقی است.
این فیلم یکی از محبوبترین آثار سینمایی در خود استرالیا است و در عین حال به یکی از آثار شاخص در موج نو سینمای این کشور بدل شد. این جنبش با پرداخت بسیار ظریف فیلم ها و کسب موفقیت هنری فراوان در دهه هفتاد میلادی در احیای صنعت سینمای استرالیا و شهرت جهانی آن به خصوص در جشنواره های سینمایی مهمی مثل کن نقش مهمی ایفا کرد.
اینشتاین جوان ۱۹۸۸
Young Einstein
داستان موفقیت و شهرت بین المللی ناگهانی یک نمایشگر استرالیایی به نام یاهو سرییس ، درست به اندازه اسم این بازیگر و فیلمساز تا حدی عجیب است.
فیلم " اینشتاین جوان" که یاهو سرییس را به شهرت جهانی رساند، یک کمدی غیرمتعارف و لوده وار بود که فیزیک دان و مخترع مشهور را در قالب ویولن نوازی اهل تاسمانی تصویر می کند که موقف می شود اتم کربنات آبجو خود را تجزیه می کند.
یاهو سرییس که تا قبل از این فیلم آثار چندانی در کارنامه خود نداشت، به شکلی توانست چند میلیون دلار برای هزینه تولید این فیلم با بازیگری، کارگردانی و تهیه کنندگی خودش جمع آوری کند.
پس از موفقیت بی نظیر فیلم "اینشتاین جوان" یاهو سرییس به آمریکا رفت و با شخصیت و ظاهر عجیب خود به چهرهای مشهور رسانه ای بدل شد. عکس او روی مجله تایم چاپ شد و به فاصله کوتاهی برنامه تلویزیونی ویژه خود را در شبکه ام تی وی شروع کرد.
بابی، پسر بد ۱۹۹۳
Bad Boy Bubb
نگارش و بازنویسی فیلمنامه این فیلم حدود ده سال طول کشید، ۳۲ فیلمبردار مختلف صحنه های فیلم را فیلمبرداری کرده و برای ضبط صدا میکروفون کوچکی به سر بازیگر نقش اصلی فیلم وصل شده بود.
به این ترتیب "بابی، پسر بد" از عناصری برخوردار بود که به سرعت به زمره فیلم های سبک گذار (کالت) پیوست.
اما در اولین دوره اکران فیلم نه خلاقیت و دستاوردهای تکنیکی رالف د هیر کارگردان آن بلکه عناصر جنجال برانگیز این فیلم خبرساز و بحث برانگیز شد.
داستان فیلم رفتار و اعمال مردی است که به ناتوانی ذهنی مبتلا است و در ۳۵ سال اول زندگی توسط مادرش در آپارتمانی کوچک حبس شده است. او تحت تاثیر جنون شدید مادر و معشوق مادرش را با ورقه های پلاستیک به قتل می رساند و بعد سراغ گربه خانواده می رود.
گروهی طرفدار حقوق حیوانات در ایتالیا به خاطر همین صحنه فیلم سعی کرد کارزاری برای تحریم کالاهای استرالیایی به راه بیاندازد و در بریتانیا نیز برخی از صحنه های این فیلم که از قرار معلوم براساس قانون موسوم به نقش حیوانات در سینما مصوب سال ۱۹۳۷ میلادی توهین آمیز تلقی می شدند، سانسور شد.
سامسون و دلیله ۲۰۰۹
Samson and Delilah
دفاع از حقوق جامعه بومیان استرالیا در خارج از این کشور موضوع چندان مطرحی نیست. اما این فیلم با نیروی تاثیرگذار و بی رحمانه اش که اولین فیلم بلند ساخته واریک تورنتون است، با پرداختی بسیار واقعی و دردناک از زندگی بومیان استرالیا در صحراهای نواحی مرکزی این کشور این موضوع را در سال ۲۰۰۹ در سطح بین المللی مطرح کرد.
فیلم "سامسون و دلیله" در بخش نگاه ویژه جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و جایزه دوربین طلایی را دریافت کرد و واکنش مثبت منتقدان و تماشاچیان را برانگیخت.
این فیلم را می توان یکی از آثار مهم، هر چند گریه آور سینمای هنری معاصر تلقی کرد. این فیلم رابطه عاشقانه بین دو نوجوان ۱۴ ساله را به شیوه ای عاطفی و تاثیر گذار به تصویر می کشد هر چند در تمام مدت فیلم هر دو بازیگر بدون کلام با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند.
ببدوک ۲۰۱۴
The Babadook
تماشاچیان استرالیایی که از محصولات سینمایی خارجی اشباع شده اند در حمایت از سینمای داخلی معمولا دمدمی مزاج هستند.
این برخورد در مورد "ببدوک" اولین فیلم بلند با فیلمنامه و کارگردانی جنیفر کنت بسیار مشهود بود. داستان این فیلم وحشتناک و تکان دهنده جان گرفتن (زنده شدن) یک شخصیت کتابهای داستان کودکان است که مادری و فرزندش را عذاب می دهد.
این فیلم در خود استرالیا با نقدهای بسیار مثبتی اکران شد ولی فروش آن در گیشه به زحمت به ۲۰۰ هزار دلار رسید. ولی در سطح بین المللی موفقیت فراوانی کسب کرد. تماشاچیان فرانسوی، آمریکایی و بریتانیایی با حیرت از این فیلم استقبال کرده و فروش آن فقط در بریتانیا در اولین روزهای نمایش دو برابر کل فروش آن در گیشه سینماهای استرالیا بود.
ستایش طرفداران فیلم های ترسناک از "ببدوک " آن را به عنوان یک اثر کلاسیک در این ژانر تثبیت کرد. استیون کینگ، نویسنده آمریکایی داستانهای ترسناک، آن را "عمیقا اضطراب آور" توصیف کرد و ویلیام فریدکین کارگردان فیلم مشهور "جن گیر" اذعان کرد که "هرگز فیلمی وحشتناک تر از این ندیده است."
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar